احتجاج مفید
شیخ مفید که مجتهد شیعه بود و قاضی نام او را شنیده بود ولی او را ندیده بود در مجلس درس حاضر شد و در محلّ کفش کن مجلس نشست و بعد از لحظه ای خطاب به قاضی کرده گفت:
اگر اجازه بدهید از علماء سؤ الی دارم .
قاضی گفت: بپرسید .
گفت : آن خبر که طایفه شیعه روایت می کنند که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر درباره علی علیه السلام فرموده : « من کنت مولاه فعلی مولاه » صحیح است یا شیعه آن را ساخته است؟
قاضی گفت : خبر صحیح است .
شیخ گفت : پس این خلاف ها وخصومت ها چیست؟
قاضی گفت : ای برادر این خبر روایت است ولی خلافت ابابکر درایت است .
آدم عاقل درایت را برای روایت ترک نمی کند .
شیخ دوباره پرسید: چه می گوئید درباره خبری که از پیغمبر است که فرمود : « یا علی حربک حربی و سلمک سلمی- یا علی جنگ با تو جنگ با من است و صلح با تو صلح با من است» آیا این خبر صحیح است؟
قاضی گفت: ای برادر آن ها که با علی جنگیدند بعداً توبه کردند .
شیخ فرمود : ای قاضی جنگ با علی علیه السلام درایت است ولی توبه کردن آنان روایت است . و به قول شما روایت در مقابل درایت اعتبار ندارد . قاضی نتوانست جواب بدهد مدتی سر به زیر انداخت.
بعد گفت: تو که هستی؟
شیخ گفت:
من محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم .
قاضی برخواست و دست شیخ را گرفت و در جای خود نشاند و گفت: انت المفید حقّاً
علماء را خوش نیامد . قاضی گفت: این مرد مرا الزام کرد ، اگر شما جواب او را میدانید بگوئید . همه ساکت ماندند.
📔فوائد الرضویه، ص۲
منبع: داستان هایی از آثار و برکات علماء ، ص۱۲
ائمه (ع)، شب قدر عالم
💠 از #ائمه (علیهم السّلام) به عنوان وزرای نظام آفرینش یاد می کنند؛ اینها خلیفه خدایند، خلفاء الله اند. از غیر از ائمه (علیهم السّلام) به عنوان رعیت یاد می کنند، از ماها به عنوان رعیت یاد می کنند. در بین ما رعیت ها می گویند بعضی ممتازند؛ مثل بحرالعلوم، مثل ابن طاووس، مثل ابن فهد؛ در بین رعایا می گویند اینها آدم های ممتازی اند.
یک وقتی به #امام_صادق (سلام الله علیه) عرض کردند که درباره اباذر رسیده است که آسمان سبز و زمین خاکستری رنگ هیچ کسی که صادق تر از اباذر باشد تحمّل نکرد، خُب شما چه؟ نسبت به شما هم همین حرف است، این مقامی که برای اباذر ذکر کرده اند؟ فرمود: نه، اباذر نسبت به شماها البته اینطور است.
بعد فرمود به اینکه: سال چند شب دارد؟ راوی عرض کرد: سیصد و شصت و چند. فرمود: لیله قدر از همه شب ها مستثنی است، ما شب قدر عالمیم!! حساب دیگران با ما جداست*. در بین شب های دیگر البتّه بعضی از شب ها افضل است. اگر فرمودند: (ما اضلّت الخضراء و لا اقلّت الغبراء ذا لهجه اصدق من ابی ذر)*، نسبت به شماها گفتند، و گرنه ما که لیله قدر این عالمیم، با ما حساب دیگری است. ائمه (علیهم السّلام) وزرای این نظامند، در بین ماها که رعیتیم این سه، چهار نفر خیلی ممتازند.
———————————————–
📌 ر.ک معانی الاخبار / صفحه ۱۷۹
📌 الاحتجاج / جلد ۱ / صفحه ۲۶۰
نتایج انفاق برای خودمان است
✳ نتایج انفاق برای خودمان است
💠 «وَ ما تُنفِقوا مِن خَیرٍ یُوَفَّ اِلیکُم وَ اَنتُم لا تُظلَمونَ» «و هرچه انفاق کنید پاداش آن به شما میرسد و بر شما ستم نخواهد رفت.» (بقره، ۲۷۲)
🔻 هر که در آیات کریمهی #انفاق بیندیشد، بهخوبی درمییابد که انفاق، به مفهوم قرآنی آن، مشارکتدادن کامل دیگران است در آنچه خداوند از مال و فکر و کوشش و مبارزه به انسان بخشیده است. تفکر و درنگ در این آیات روشن میسازد که بازگشت نتیجهی خیر به انفاقکننده و دوری از ظلم و هلاکت، تنها منحصر به جزای الهی که در قیامت عاید انسان میشود نیست، بلکه نتایج اجتماعیای که از فعالیتهای انسان برمیآید نیز جزای عمل بهحساب میآید. این پاداش، که پیش از پاداش اخروی است، در قرآن به «جزای ادنیٰ» و پاداش آخرت به «جزای اوفیٰ» یاد شده است.
🔸 کوتاه سخن اینکه فرد یا گروهی که برای ایجاد #فرصتهای_مناسب_زندگی برای دیگران کوشش میکند، در حقیقت، خیرخواهی و نیکفرجامی را برای خویش به ارمغان میآورد و خطر ستم و هلاکت و نیستی را از خود دور میسازد. امروزه پیامدهای مثبت و نتایج اجتماعی چنین رویکردی کاملا روشن و آشکار است.
👤 #امام_موسی_صدر
📚 #رهیافتهای_اقتصادی_اسلام
📖 صفحات ۲۴۳ و ۲۴۴
انسانیت
🔹مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد.
🔹پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند.
🔹شخصی از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند.
🔹یکی از رهگذران به طعنه به او گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی؟
🔹آن شخص به رهگذر گفت: من به او کمک نمی کنم، من دارم به خودم کمک می کنم!! اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم. من دارم به خودم کمک می کنم.
🌸آنچنان که فکر میکنیم #انسانیت سخت نیست…