خدایا ارامشم تویی

  • خانه 
  • یا مهدی ادرکنی  داستان 

از اموری که پیامبر ص از آن بیزار بودند

07 تیر 1403 توسط زهرا کرمی

🔴از اموری که پیامبر اکرم(ص) از آن بیزار بودند

✍به قدری پيغمبر اکرم(ص) از اين جلال و حشمت‌ها تنفر داشت که سراسر زندگی او پر از اين قضيه است. اگر يک جا می‌خواست راه بيفتد، چنانچه عده‌ای می‌خواستند پشت سرش حرکت کنند اجازه نمی‌داد. 

اگر سواره بود و يک پياده می‌خواست با او بيايد می‌فرمود برادر! يکی از اين کارها را بايد انتخاب کنی: يا تو جلو برو و من از پشت سرت می‌آيم، يا من می‌روم تو بعد بيا. يا احياناً اگر ممکن بود که دو نفری سوار بشوند می‌فرمود: بيا دو نفری با هم سوار می‌شويم؛ من سواره باشم تو پياده؟! اين‌جور در نمی‌آيد. محال بود اجازه بدهد او سواره حرکت کند و يک نفر پياده.

در مجلس که می‌نشست مي‌گفت به شکل‌ حلقه بنشينيم که مجلس ما بالا و پايين نداشته باشد. اگر من در صدر مجلس بنشينم و شما در اطراف، شما می‌شويد جزء جلال و دبدبه من، و من چنين چيزی را نمی‌خواهم. پيغمبر(ص) تا زنده بود از اين اصل تجاوز نکرد. 

📚 شهید مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۹

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

خدایا ارامشم تویی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس