پندانه
✍ اگر دفتر زندگیات بدخط و ناخواناست، مقصر خودت هستی
🔹ملانصرالدین چندی بود که شغل کاتبی را برگزیده بود.
🔸روزی همکار بدخطش به او گفت:
آنقدر نوشتههای من ناخواناست که صد دینار برای نوشتن میستانم و صد دینار دیگر نیز برای خواندن.
🔹ملا آهی کشید و گفت:
افسوس که من از صد دینار دوم محرومم، چون من از خواندن نوشته خود هم عاجزم.
🔸زندگی ما یک کتاب است و ما نویسنده آن. چیزی که در رابطه با انسان همیشه مایه شگفتی بوده این است که چقدر او نقش خود را در شکلگیری و شرایط زندگیاش نادیده میگیرد و در قالب یک بیگناه مظلوم از جور ایام و نارفیقی دوستان مینالد.
🔹از زندگی و زشتی و پلشتی (بدخطی) آن مینالد، در حالی که متوجه نیست خودش نویسنده داستان زندگی خویش است.
🔸اگر شرایط دلچسب نیست (بدخط و ناخواناست) محصول انتخابهای ماست.
🔹انتخابهای گذشته ما را به شرایط اکنون رسانده، حتی کسانی که با قبول این واقعیت مشکل دارند و از دیگران مینالند، اگر منصفانه به گذشتهشان نگاه کنند، متوجه میشوند با انتخابهای بهتر میتوانستند اکنون در شرایط بهتری باشند.