مناجات
04 آبان 1403 توسط زهرا کرمی
✍روزی بایزید بسطامی فرمود:
سی سال بود كه ميگفتم:
خدایا؛ چنين كن و چنين دِه ؛
چون به قدمِ اولِ معرفت رسيدم ؛
گفتم :
الهی؛ تو مرا باش و هر چه مي خواهی كن…
نقل است كه شيخ در پس امام جماعتی ؛ نماز خواند؛
پس از نماز ؛ امام جماعت پرسيد : ياشيخ !!
تو كسبی نمی كنی و چيزی از كسی نمی خواهی ؛
از كجا مي خوری ؟ بايزيد گفت :
صبر كن تا اين نماز را دوباره به قضا بخوانم .
گفت : چرا ؟
گفت : نماز از پس كسي كه روزی دهنده را نداند ؛ روا نبود …